سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ندای فطرت

ارتباط دخترها و پسرها

    نظر

سوال: صحبت کردن پسرها و دخترها به طور کلی چگونه است و آیا حتی اگر سخن با ارزشی هم مد نظرشان نباشد ولی حرفهای زشت هم گفته نشود، اشکال دارد یا خیر ؟
جواب:به طور کلی صحبت با نامحرم اگر با تلذذ و ریبه و یا مفسده دیگری همراه نباشد حرام نیست هرچند که درغالب اوقات این شرائط رعایت نمی‌شود و ارتکاب حرام‌های این‌چنینی عادی شده و رواج یافته است ولی به هرحال اگر واقعاً این شرائط رعایت شود حرام نخواهد بود.
اما درعلم اخلاق و روانشناسی اسلامی نکته‌ای هست که هم از آیات و روایات استفاده می‌شود و هم تجربه آن را نشان می‌دهد و آن اینکه درجایی که هدف و سخن مفید و با ارزشی درمیان نیست احتیاط مستحب و مؤکد این‌است که ترک شود چرا؟ چون به مرور قبح ارتباط با جنس ‌مخالف ازدل می‌رود سپس توجهات غیراخلاقی و علاقه‌‌های جنسی ناخودآگاه جای خود را دردل باز می‌کند آنگاه زمین قلب آماده می‌شود برای همان تلذذی که حرام بود به عبارتی باب گناه باز می‌شود در اینجاست که دل هر حکم و فتوایی را که مخالف خود بیابد توجیه یا انکار می‌کند تابه مقصودی که به‌ آن دل بسته است برسد به همین جهت است که علمای اخلاق سفارش اکید دارند که جلوی هر انحرافی را ازهمان آغاز بگیرید و نگذارید دردلتان ریشه کند که آن‌‏وقت کار سخت می‌شود.
بله اگر فائده‌ای دینی یا عقلائی درگفتگو باشد با رعایت شروط شرعی ایرادی ندارد و می‌توان توجه خویش را به آن محتوای سخن و هدف ارزشمندی که در نظر است معطوف کرد اما این درجایی است که واقعاً ارزشی در سخن و گفتگو وجود داشته باشد والا توجه به چه چیز می‌تواند معطوف شود؟! برای همین است که فرموده‌اند هرکاری رابا نام خدا آغاز کنید چون کاری را که ارزش خداپسندانه‌ای نداشته باشد چگونه می‌توان با نام خدا آغاز کرد؟!
بنابراین گفتگویی که نه اشکال فقهی داشته باشد و نه اشکال اخلاقی و در یک کلمه گفتگوی سالم تنها وقتی میسّر خواهد بود که شروط شرعی رعایت شود اولاً، وارزشمند، جهتمند و هدفمند باشد ثانیاً، چنین گفتگویی نه‏تنها ایرادی ندارد بلکه گاهی واجب هم می‌شود مثل آنجا که شخصی احکام و معارف دینی خود را نداند در این صورت لازم است مراجعه کند و دین خود را از متخصص بیاموزد البته همچنین است آنجا که بیماری‌ای داشته باشد و پزشک همجنس هم یافت نشود در این صورت لازم است که با پزشک ولو نامحرم درمورد بیماری‌اش گفتگو کند تا معالجه شود البته یادآوری می‌کنم بارعایت شئونات و حدود شرعی.

سلام، خسته نباشید
میخواستم بپرسم ارتباط دخترها و پسرها چه حکمی داره؟
بسمه‌تعالی
و علیک‌السلام
البته شما خیلی کلی سوال فرمودین، ارتباط صورت‌های مختلفی داره، صحبت، کتابت، نگاه، تماس، اگر مقصود شما صحبت یا کتابت باشد با حفظ سه شرط حرام نیست: اول اینکه با تلذذ همراه نباشد(یعنی قصد لذت درکار نباشد چه قبل از شروع به صحبت و چه در ادامه آن) دوم اینکه با ریبه نباشد ( یعنی ترس از به گناه افتادن یا به گناه انداختن وجود نداشته باشد) و سوم اینکه با مفسده دیگری نیز ملازم نباشد ( مثل مظان اتهام یا هر حرام دیگر).
در غیر آنچه گفته شد حرام نیست لکن گفتگو در غیر موارد لازم ترک شود بهتر است مخصوصا برای کسانی که علم کافی به حدود و مرزهای الهی را ندارند بیشتر در معرض فساد هستند. 
اما مسئله نگاه؛ نگاه دو گونه است اول اینکه نگاه به نامحرم به غیر وجه و کفین مطلقا حرام است چه با قصد لذت و چه بدون آن و به اصطلاح موضوعیت در حرمت دارد. اما نگاه به وجه و کفین آن مقدار که بنا به فتوای مشهور جائز است مشروط به آن سه شرطی است که ذکر شد یعنی عدم تلذذ و ریبه و مفسده.
البته توجه داشته باشید که تلذذ یا ریبه صورت‌های مختلفی میتواند داشته باشد مثلا گاه ممکن است به طرز صحبت کردن و لحن صدا باشد و گاه به محتوای سخن و به هرصورت که صدق کند حرام خواهد بود.
و اما تماس؛ به طور کلی هرگونه تماس بدنی بدون حائل با نامحرم مطلقا حرام است چه با تلذذ و ریبه چه بدون آن.
آنچه عرض شد مورد اختلاف فقهاء نیست مگر مسئله نگاه به وجه و کفین که بنده براساس نظر مشهور فقهاء عرض کردم. ضمنا مسائل جزئی‌تر هم هست اگر مورد سوال بود بفرمایید تا عرض کنم.
یک نکته و توصیه‌‌ای را هم از یکی از اساتیدم نقل کنم ان‌شاءالله که مفید باشد:
گاهی دیده میشود در دل بعضی مخصوصا مردها چنان شیطان رسوخ کرده که بسیاری از معاشرت‌های آنان را شبهه‌دار کرده است لذا دیده‌ایم که به مراوده با نامحرم گرایشی دارد که با محارم خود ندارد مثلا در حالی که می‌تواند مطلبی را از مردی بپرسد از زن نامحرم میپرسد گاه صحبت کردن خود را با نامحرم کش میدهد بدون اینکه لزومی درکار باشد، رفتن به تفریح و سفر با نامحرم بیشتر برایش جذاب می‌نماید، اگر در جایی نامحرمی باشد بیشتر مایل است در آنجا باشد، در میهمانی‌ها سعی دارد بیشتر با نامحرم صحبت کند و با آنها بیشتر مراوده داشته باشد، در مقابل نامحرم بیش از هرجای دیگر از توان خود مایه میگذارد و خلاصه به هر کاری که نامحرم در انجام آن شریک باشد بیش از دیگر کارها علاقه نشان میدهد و... این‌ها نشان از نفوذ ناخودآگاه میل جنسی دارد، باید خود را محک زد تا معلوم شود که قلب و روح ما به دنبال چه چیز است، اینگونه مراوده‌ها و صحبت کردن‌ها معمولا با قصد لذت و ریبه همراه است و طبعاً حرام خواهد بود.
توضیح اینکه معنای این سخن این نیست که هر که خدمتی به نامحرمی کردم در مورد او قضاوت بدی کنیم بلکه سفارشی است به خود شخص که خود را امتحان کند تا بتواند مراقب خود باشد که خطا نرود و در مورد خود گرفتار عجب و غرور نشود.
اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا

دوستی با پسرها برای ازدواج اشکال دارد؟ به این صورت که ابتداء مدتی دوست باشیم و بعد ازدواج کنیم.
باسمه تعالی
با سلام و عرض تسلیت در شهادت بانوی دو عالم و الگوی پاک زیستن زنان و مردان الگو پذیر.
دوستی‌ها و ارتباط‌های این‌چنینی که مخفیانه (که ولو ناخودآگاه با گناه همراه است) معمولا به ازدواج ختم نشده و جز هوس نصیبی ندارد که همین هوس و گناه گذشته از اینکه آبروی انسان را در برابر خداوند می‌برد، در بسیاری از موارد به ریختن آبروی هر دو مخصوصا دخترها منجر می‌شود که مولود فریب پسرها و اعتماد دخترها است، جالب این است که خیلی از زن‌ها هستند که راه افراط را پیش گرفته و نسبت به همه مردها بدبین‌ شده‌اند و به همه به چشم خائن می‌نگرند چرا که یک بار در اثر چنین ارتباط گناه آلودی فریب خورده‌اند، و اما اگر به ازدواج هم ختم شود، ازدواجی است که اولا با گناه شروع شده است و همین سرآغاز گناه‌آلود هرچند که درابتداء به نظر زیبا و لذت بخش بیاید ولی بعدها به صورت خاطره‌ای زشت در ذهن باقی می‌ماند و در بسیاری دیده‌ایم که همین خاطره باعث سوءظن و عدم اعتماد شوهر به زن و یا زن به شوهر می‌شود و این کانون خانواده را متزلزل می‌کند چراکه آرامش زندگی در سایه اعتماد همسر به همسر حاصل می‌شود ثانیاً زندگی‌ای خواهد بود که براساس یک عشق و بینش منطقی استوار نبوده لذا خطر عدم تفاهم فکری و اخلاقی آن را تهدید می‌کند و زندگی بدون ‌تفاهم دوامی ندارد و غالبا به جدایی و طلاق می‌انجامد و اگر ادامه هم یابد با مهر و صفا نخواهد بود و زندگی‌ای که با بی‌اعتمادی و سوءظن و عدم تفاهم همراه باشد با زندان و شکنجه چه فرقی دارد؟! کسانی را دیده‌ام که روزی هزار بار به خود لعن و نفرین می‌کرد که ای کاش تابع احساسم نمی‌شدم و این کار را نکرده بودم.
در صورتی که خدای مهربان آرامش را برای زن و مرد خواسته است نه عذاب، قرآن کریم می‌فرماید: ... ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودةً و رحمةً ... یعنی : خداوند ازدواج را برای انسان قرار داد تا مایه آرامش او باشد و برای شما مهر و محبت و دوستی خواسته است. اما این نمی‌شود مگر اینکه این ازدواج با یک زیربنای محکم و استوار بنا شود و وقتی استوار خواهد بود که با یک بینش صحیح و توجه به معیارهای واقعی انتخاب شود نه براساس یک احساس یا یک شناخت دورادور اینترنتی یا خیابانی!
این‌ها که عرض کردم چیزی است که خدا و رسولش فرموده‌اند و علما و روحانیون، روانشناسان و کارشناسان مسائل تربیتی و آمارها همه و همه به آن اذعان دارند، حال این گوی و این میدان.

سوال :
اگر با پسرا دوست باشم و همدیگر را هم ببینیم ولی گناه نکنیم باز هم اشکال دارد؟
سلام
گناه فقط آن عمل خاص نیست بلکه گفت و شنود ها و نگاه‌های شهوانی نیز گناه است، ممکن است بگویید من از این نگاه‌ها ندارم عرض میکنم آیا طرف مقابل شما هم چنین نگاه‌هایی ندارد؟! آیا او نیز از نگاه به صورت و اندام شما و از شنیدن صدای لطیف شما غریزه‏اش تحریک نمی‌شود؟ آیا این دوست دخترها و دوست پسرها که پیش هم‌اند حرف‌های عاشقانه نمی‌زنند؟! آیا این حرف‌ها لذت جنسی آنها را تحریک نمی‌کند؟ گیرم که شما بگویید من طوری نمی‌شوم، آیا طرف شما هم تحریک نمی‌شود؟ من که مردان را می‌شناسم و می‌دانم با چه حرف‌هایی تحریک می‌شوند ممکن است بگویید که حرف‌های عاشقانه نمی‌زنند، دل نمی‌دهند و قلوه نمی‌گیرند! خب پس چه میگویند؟ لابد بحث علمی میکنند!!!
تازه این اول کار است وقتی کنارهم قرار میگیرند هزار راه هست برای راضی کردن دختر بیچاره برای تن دادن به آنچه او می‌خواهد، ابتدا با هزار قول و قسم و دوز و کلک اعتماد دختر را جلب میکند و خیال او را راحت میکند که هیچ اتفاقی نمی‌افتد و ازطرف دیگر هم با روش‌های مستقیم یا غیر مستقیم گوناگونی که برای اینکار هست غریزه او را تحریک میکند و پس از اینکه تحریک شد مقاومتش کم می‌شود و خود را راحت در اختیار او خواهد گذاشت و.....
کسی که گرفتار شده خوب می‌فهمد که من چه می‌گویم.
این را بدانید که تنها آن لحظه آخر نیست که گناه است بلکه از اول تا آخرش گناه است از آن نگاه و سخن آلوده به شهوت گرفته تا ....
بنده با پسران و دختران زیادی جلسات عمومی داشته و دارم و می‌بینم که غالب دختران جوان بخاطر کمی تجربه زود اعتماد کرده و متوجه خطرات نیستند و از فوت و فن نیرنگ‏بازان اطلاع ندارند و متاسفانه گرفتار می‌شوند و بعد که به ما مراجعه میکنند که چه کار کنیم میگویم چرا کردی میگویند کسی به ما نگفت.
مخصوصا خانومها به دلیل اینکه از توانایی و ابزار تحریکی بیشتری برخوردار هستند و از طرفی آسیب‏پذیرتر هم میباشند لذا بایستی دقت و مراقبت بیشتری هم داشته باشند که هم خود محفوظ‏تر باشند و هم دیگران به گناه نیفتند.
به امید آن روز که دختران و پسران ما با خدای خود آشتی کنند و از لغزش و فریب و گناه به خدا پناه ببرند.
سفارش دین عزیز ما اینست که بهترین راه تسهیل و ترویج امر مقدس ازدواج است حال به هر نوع آن که ممکن باشد.