ندای فطرت

سوال:

آیا مسیحیت فعلی به بهشت می‌رود؟

جواب:

با سلام به حق جویان عزیز

چون احتمال می‌دادم این مسئله با بیانی که عرض می‌کنم شاید برای دوستان تازه باشه و طبعاً سوالاتی برای عزیزان پیش خواهد آمد لذا از دوستان خواهش می‌کنم با بذل دقت بیشتر به بنده کمک کنند و اگر سوالی براشون پیش آمد حتماً بپرسند.

و اما اصل مطلب:

ما براساس ادله معتبر اسلامی معتقدیم که همانطور که خداوند یکی است ماهیت دین وآئینی که مارا به سوی او هدایت می‌کند نیز یکی است و تمام انبیاء از سوی یک خداوند آمده‌اند و همه را به پرستش و یکتایی او دعوت کرده‌اند و از همین رو همه انبیاء یکدیگر را نه تنها نفی نکرده‌اند بلکه تأیید کرده‌اند، آنها که بعداً آمده‌اند گذشتگان را تصدیق کرده‌اند و آنها که در گذشته آمده‌اند به آیندگان بشارت داده‌اند، براین اساس است که مابه عنوان مسلمان به همه انبیاء ایمان داریم، به عیسی مسیح علیه‌السلام به عنوان پیامبر خدا ایمان داریم به موسی علیه‌السلام همچنین، به همه انبیای دیگر نیز ایمان داریم و معتقدیم هیچکدام را نباید انکار کرد بلکه انکار یکی به منزله انکار همه است، چرا که همه ازطرف یک خدا و برای یک هدف فرستاده شده‌اند، پس انکار یکی از انبیاء به معنای انکار همان خدا و آن هدف خواهد بود چون این صرفاً انکار یک شخص نیست بلکه انکار فرستاده خداوند است و این انکار، همان چیزی است که از آن به کفر تعبیر می شود و طبعاً آثار کفر را خواهد داشت یعنی به آن هدفی که خداوند از فرستادن انبیاء دارد یعنی بهشت موعود نخواهد رسید.

حال با این مقدمه عرض می‌کنیم درمورد مسیحی‌های فعلی دو صورت دارد؛ گاه به این شکل است که شخص اساساً منکر بعضی از انبیاء است که این از توضیحات قبلی تکلیفش معلوم شد، صورت دوم اینکه شخص منکرِ هیچکدام از انبیاء نیست بلکه حالت او حالت شک است یعنی اگر مثلاً نظر او را در مورد یکی از انبیاء بپرسند می‌گوید: «نمیدانم باید تحقیق کنم»، درمورد چنین کسی سه صورت وجود دارد: یکی اینکه تحقیق می‌کند و مومن میشود که خوشا به سعادت او صورت دوم اینکه شرائط محیطی او یا دیگر شرائط او به گونه‌ایست که حقیقتاً امکان تحقیق برای او وجود ندارد اما به همان مقدار که می‌فهمد و از دین خود اطلاع دارد و از روی تعقل حق یافته است مقید است و عمل می‌کند دراین صورت او با بقیه مومنین دربهشت خواهد بود ( وگمان من این است این مصادیق این مورد بسیارند)، اما صورت سوم اینکه شرائط تحقیق برای او فراهم باشد ولی با این حال کوتاهی کند و تمام وقت خود را صرف سرگرمی‌های دنیا کند در این صورت او معذور نیست و با مومنین در بهشت نخواهد بود.

دست خدا با همه تشنگان حقیقت

سوال:

اگه می‌شه در مورد انکار بیشتر توضیح بدید .

جواب:

حالت انکار با عدم اعتقاد فرق می‌کند، توضیح اینکه گاه از شما سوال می‌شود که آیا قبول دارید که در کره مریخ حیات وجود دارد یا نه؟ شما در اینجا دو حالت ممکن است داشته باشید یکی اینکه بگویید: «من معتقدم که چنین نیست»، دیگر اینکه بگویید: «نمی‌دانم شاید باشد، باید تحقیق کرد»، ملاحظه می‌کنید که این دو حالت یکی نیستند، به حالت اول انکار گفته می‌شود و به حالت دوم شکّ، درمورد عقاید دینی هم همینطور است، انکار رسالت پیامبر خاتم ص این ‌است که شخص بگوید: «من معتقدم که او پیامبر خدا نیست» و اما شک این ‌است که بگوید: «نمی‌دانم شاید باشد، من تحقیق ندارم، باید تحقیق کرد...»؛ گر چه هر دو کفر است ولی در اصطلاح کلام اسلامی، اولی کفر وجودی است و دومی کفر بسیط است، اولی راه نرفته و نجات نخواهد یافت، ولی دومی در یک صورت معذوراست و آن وقتی است که راه تحقیق برایش بسته و ناممکن باشد؛ (این مسئله فقط درمورد مسیحیان نیست بلکه گستره آن خیلی زیاد استت و شامل حتی مسلمانانی که در بخاطر عدم تحقیق در اسلام دست به انحرافاتی می‌زنند، می‌شود)، بنده با دارندگان ادیان و مذاهب دیگر برخورد زیاد داشته‌ام و دیده‌ام که در میان آنها هستند کسانی که وقتی با حقیقت روبرو می‌شوند آنرا می‌پذیرند، البته دیگرانی هم هستند که نمی‌پذیرند و در دسته منکرین قرار می‌گیرند اما واقعاً نمی‌توان گفت که همه آنها اینطورند لااقل بنده چنین گمانی ندارم.

درود بر همه تشنگان منصف حقیقت جو...